unavailable
unavailable
زبان عامل مهمی در ارتباطات انسانی است. استفاده از الفاظ جنسی و اندامهای جنسی در ارتباطات کلامی و انتقال برخی مفاهیم، از منظر اخلاق اسلامی مسائلهای چالشبرانگیز است. غیراخلاقی بودن استعمال این الفاظ، حکمی است که میتوان از مفاد برخی روایات اهلبیت برداشت کرد. در این مقاله با رجوع به دو منبع قرآن و عقل، بهحکم روشنی درباره استعمال الفاظ جنسی و اندامهای جنسی دست یافتهایم. از یافتههای این پژوهش میتوان به جواز استفاده از الفاظ اندامهای جنسی بهصورت غیرصریح در برخی موقعیتهای گفتاری و رفتاری اشاره کرد. در این تحقیق پس از جمعآوری دادهها از طریق اسناد کتابخانهای از روش تحلیل کیفی و عقلی جهت تحلیل و تجزیه دادهها استفاده میشود.
تفاوتهای موجود در سبکهای مختلف معنویتگرایی متأثر از تفاوت در مبانی نظری آنهاست. درک مبانی خداشناسی و انسانشناسی در یک جریان معنویتگرا میتواند در رمزگشایی از سبک زندگی آن جریان مفید باشد. مقاله حاضر سعی دارد با استفاده از پژوهشهای موجود درباره عقاید معنویتگرایان جدید، دیدگاه متداول این افراد درباره خداوند و انسان را بر محور خداشناسی پانتئیستی تحلیل نماید و ضمن بیان ویژگیهای خاص پانتئیسم در معنویت جدید، گمانهزنیهایی درباره تأثیرات آن بر سبک زندگی معنویتگرایان ارائه کند. بر اساس یافتههای این مقاله، خدا در معنویتگرایی جدید امری غیرمتعال، محلول در همهچیز، همراهیکننده و مشکلگشاست که در مواقع ضروری با توجه به ندای درون حاضر میشود و انسان نه بهعنوان عبد، مطیع یا تابع خداوند، بلکه بهعنوان بخش فعال از الوهیت و هوش هدایتگر جهان بهحساب میآید. این نگاه خاص پانتئیستی به خدا و انسان باعث شده است که بروز نشانههایی چون زندگی در لحظه، تقدیس ندای درون، تعامل با خداوند از طریق عشق به خود، دوست داشتن دیگران از طریق خوددوستی، دیدن هر چیز در شعاع وجودی خود و تأکید بر خودشکوفایی و خودبسندگی در سبک زندگی معنویتگرایان جدید محتمل باشد.
سبک زندگی اسلامی و صفات شخصیتی نقش عمدهای در بهباشی روانشناختی و شادکامی ایفا میکنند؛ بنابراین پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش سبک زندگی اسلامی و پنج عامل بزرگ شخصیت در بهباشی روانشناختی و شادکامی انجام شد. روش پژوهش، توصیفی – همبستگی است. جامعه پژوهش را دانشجویان و طلاب شهر قم تشکیل دادند که با استفاده از نمونهگیری در دسترس 911 دانشجو و طلبه بهعنوان گروه نمونه انتخاب شدند و به پرسشنامههای سبک زندگی اسلامی (ILST-75)، پنج عامل بزرگ شخصیت (Goldberg 1999)، بهباشی روانشناختی (Ryff 1995) و شادکامی- افسردگی (McGreal & Joseph 1993) پاسخ دادند. نتایج پژوهش نشان داد که سبک زندگی اسلامی و خردهمقیاسهای آن شامل اجتماعی، باورها، عبادی، اخلاق، مالی، خانواده، سلامت، تفکر و علم، امنیتی و زمانشناسی با بهباشی روانشناختی و شادکامی رابطه مثبت و معنادار دارند. همچنین پنج عامل شخصیت با بهباشی روانشناختی و شادکامی نیز رابطه مثبت و معنادار دارند. یافته دیگر پژوهش حاضر نشان داد که سبک زندگی اسلامی با کنترل عوامل شخصیتی، شادکامی و بهباشی روانشناختی را پیشبینی کند؛ بنابراین تقویت سبک زندگی اسلامی میتواند موجب تقویت و افزایش شادکامی و بهباشی روانشناختی در افراد شود.
کار و تلاش از عناصر مهم در تحقق سبک زندگی اسلامی است و از ارکان یا عناصر مقوم تمدن نیز بهشمار میرود، اما مسلمانان در سدههای اخیر با پدیده کمعملی و کمکاری مواجه بودهاند که شاید یکی از علل آن بیتوجهی به روش صحیح عمل کردن و درنتیجه نرسیدن به اهداف و ایجاد سرخوردگی بوده است، ازاینرو، استخراج روش صحیح انجام عمل که در منابع روایی ذکر شده است، میتواند گامی در رفع موانع عملگرایی در سبک زندگی مسلمانان باشد، خصوصاً «عملگرایی کارگزاران». این پژوهش با روش توصیفی-تحلیلی، به دنبال بررسی «اقدامات و فرآیند انجام کار» از منظر روایات است. از نتایج این پژوهش آگاهی از دو دسته اقدامات است که باید قبل و حین عمل به آنها دست زد تا «عمل با روش درست» درخارج تحقق یابد. ارائه الگوی مفهومی فرآیند اقدامات به ترتیب زمانی برای تحقق عمل و بازبینهای ساده برای ارزیابی تحقق اقدامات حین عمل و بعدازآن، از دیگر یافتههای این پژوهش است. رویکرد فرآیندی به روایات این امکان را فراهم میآورد که عمل صحیح به شکل یک کل مرکب و نه امور پراکنده غیر مرتبط مورد ملاحظه قرار گیرد.
مفهوم سبک زندگی ازجمله مفاهیم جدیدی است که در حوزه جامعهشناسی، روانشناسی و مطالعات فرهنگی بهکار رفته است. دامنه بهکارگیری این مفهوم تا بدان حدّ رواج یافته که امروزه جانشین بسیاری از مفاهیم و واژگان سنتی شده است. اصطلاح سبک زندگی، پیوند نزدیکی با مجموعهای از مفاهیم دارد؛ نظیر فرهنگ، جامعه، ذهن، رفتار، معنا، شخصیت، محیط، وراثت، نیاز، سلیقه، مد، منزلت و سنت. مفهوم سبک زندگی از یکسو جزئیترین رویدادهای مربوط به حیات بشر را شامل میشود و از سوی دیگر تا اعماق وجود آدمی را در برمیگیرد، لذا هم شامل است و هم عمیق. سبک زندگی اسلامی را میتوان بهمثابه دانشی مستقل در نظر گرفت که با سیره نسبتها و پیوندهایی دارد. این نسبتها را میتوان بهصورت تمایزها و اشتراکها در نظر گرفت. مقاله حاضر با استفاده از روش تحقیق کتابخانهای ـ اسنادی، درصدد است تمایزات این دو را استنباط کرده و ارائه دهد.
این پژوهش با هدف توصیف و تحلیل مثبتاندیشی با دو رویکرد روانشناسی و اسلامی و طراحی سازه مثبتاندیشی بر اساس اندیشه اسلامی انجامشده است. روش پژوهش از نوع توصیفی- تحلیلی و همبستگی است. در بررسی حدود 3500 گزاره از منابع اسلامی اعم از آیات و روایات مربوط به موضوع، یافتههای پژوهش نشان میدهد که سازه مثبتاندیشی در نگاه معارف اسلامی ضمن اینکه وجوه تمایزی با مثبتاندیشی در ادبیات روانشناسی دارد، دارای دو سطح است: سطح اول، شامل پنج مؤلفه شناخت و آگاهی، تفسیر مثبت، اطمینان به حصول پیامد، امید و رفتار همسو با مثبتاندیشی است و سطح دوم، دارای چهل زیر مؤلفه است. این مفهوم از یک مفهوم کلی به نام ایمان نشاط گرفته است. روایی محتوای سازه مذکور توسط کارشناسان دینی و روانشناسی تأییدشده است و نظرات ایشان در این مورد با روایی محتوایی، 97/0 و میانگین ضریب همبستگی، 797/0 از توافق بالایی برخوردار است.
unavailable
unavailable